پسر کوچولوی ما

...

سلام دوباره ببخشید چن ماهی ما نبودیم کمی گرفتار گرفتن شیر از پسر کوچولوی ما بعدشم پروژه جیش که اونم با موفقیت انجام شد .. بعدشم دختر گل مامان که امسال 12ساله شده وبه کلاس ششم رفته کمی وقت منو پر کرده همگی ببخشید . محمد مهدی کوچولو روز اول مدرسه ها با خواهر گل دوست داشتنيش به مدرسه رفت خواهر عزیزشا که خیلی هم دوستش داره بدرقه کرد ..اما پسر نازنازی مامان فکر کرده بود هر روز می تونه بره مدرسه خواهرش کمی لجبازی می کرد که باهاش بره اما خیلی زود آ روم می شد . البته بزودی عکسای جدیدی از هر دو  شون براتون می زارم شرمنده الان آ ماده نیست..... محمد مهدی پسر گل مامان و بابا این روزا خیلی شیطون شده تازگی ها رفتن به مدرسه آبجی فاطمش همه فک...

سلام .پسر کوچولوی ما الان دو هفته با پوشک خدا حافظی کرده جیگر مامان خیلی خوب با این موضوع کنار اومده البته گاهی اوقات خرابکاری می کنه که این طبیعی هستش.ممکنه واسه همه بچها پیش بیاد.خوشکل مامان دلش واسه پوشکاش تنگ شده یه وقتهای می ره سر کشوهاش سری به پوشکاش می زنه می گه مامان می شه پوشکم کنی انگار دلش واسشون تنگ شده . . . . . پسر ناز مامان شبا دوبار بیدار می شه با چشم خواب آلود می ره دستشويي هیچی نمی گا مامانش واسط بميره....واقعا پروژه جیش خیلی سختر از شیره ...انشالله اینم با موفقیت تموم بشه ... وقتی می ریم فروشگاه می ره سمت قفسه پوشک یه بسته بر می داره منم بهش می گم تو دیگه بزرگ شدی می نه نه مامان بگیر مجبور می شم بهت دروغ بگم که دیگه بابا...

  سلام محمد مهدی عزيزم.  پسر صبور و گلم ما  که هر وقت مامانش می گه خسته شدم فوری می یاد بوسم می کنه .می دونه خودش چقدر شیطونه ولی چه می شه کرد بچه همینه دیگه با شیطونیاش شيييييييييريييييينه دیگه مامان فداش بشه .